رأی غیابی در دادرسی‌های کیفری

در زمانی که طرف دعوا از تشکیل پرونده علیه خود اطلاع پیدا نمی کند یا در صورت اطلاع، عمداً از حضور در دادگاه امتناع می‌کند. بدیهی است که دادگاه نمی‌تواند دادرسی را به‌مدّت طولانی متوقف نگه دارد و هم‌چنان منتظر حضور خوانده یا متهم بماند؛ لذا دادگاه جلسات دادرسی را بدون حضور طرف مقابل تشکیل می‌دهد و در صورت امکان، «حکم غیابی» صادر می‌کند. در صورت صدور رأی غیابی، شخصی که محکوم شده است حق دارد به این رأی اعتراض کند. به این اعتراض «واخواهی» گفته می‌شود.

لازم به ذکر است حکم دادگاه فقط نسبت به خوانده‌ی دعوا می‌تواند غیابی باشد. حکم دادگاه نسبت به خواهان، یعنی کسی که دادخواست به دادگاه می‌دهد و مدّعی است کسی حق وی را ضایع کرده است، همیشه حضوری است.

قرار غیابی 

طبق ماده ۲۹۹ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی، هرگاه دادگاه تصمیمی بگیرد که مربوط به ماهیت دعوا نباشد یا قاطع دعوا محسوب نشود، آن تصمیم، قرار نامیده می‌شود.

باید به این نکته توجه داشت که در دادرسی قرار غیابی وجود ندارد و فقط احکام دادگاه‌های حقوقی ممکن است غیابی محسوب شوند .

 حکم غیابی

طبق ماده‌ی ۳۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی «حکم دادگاه حضوری است، مگر این‌که خوانده یا وکیل یا قائم‌مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ‌یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به‌طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد.»

 تفاوت میان حکم غیابی و حکم حضوری 

یکی از مهم ترین تفاوت های این دو نوع حکم در امکان واخواهی از احکامی است که به صورت غیابی صادر شده اند.بنابراین احکام غیابی دادگاه‌های حقوقی و کیفری علاوه بر این‌که قابل اعتراض در قالب واخواهی‌اند، در صورت وجود سایر شرایط، می‌توانند از طریق تجدیدنظرخواهی یا فرجام‌خواهی هم قابل اعتراض باشند.

البته باید توجه داشته باشید که اصل بر حضوری بودن احکام دادگاه‌ها است. در نتیجه غیابی بودن حکم استثناء است و در این خصوص تفسیر باید در محدوده نص قانون انجام شود و حال اگر نسبت به حضوری یا غیابی بودن، شک نماییم باید اصل را بر حضوری بودن بگذاریم.

 حکم غیابی در مرحله بدوی

شرایط حکم غیابی از قرار ذیل است ودر صورت عدم وجود هریک از پنج شرط زیر، رای حضوری محسوب خواهد شد:

  1. خوانده در هیچ یک از جلسات دادرسی شرکت نکند.
  2.  وکیل، نماینده یا قائم مقام در جلسه دادرسی نداشته باشد.
  3. لایحه دفاعیه تقدیم نکند.
  4. اخطار دعوت به جلسه دادرسی ابلاغ واقعی نشده باشد.
  5. حکم جزئا یا کلاً علیه خوانده باشد.

حکم غیابی در مرحله تجدیدنظر

به موجب در ماده ۳۶۴ قانون آئین دادرسی سه شرط برای احراز حکم غیابی در مرحله تجدیدنظر وجود دارد ودر صورت عدم وجود هریک از سه شرط زیر، رای حضوری محسوب خواهد شد:

  1. رای دادگاه تجدید نظر مبنی بر محکومیت خوانده باشد.
  2. خوانده یا وکیل یا قائم مقام قانونی وی در هیچ یک از جلسات حضور نداشته باشد.
  3. لایحه دفاعیه و یا اعتراضیه‌ای هم نداده باشند.

بنابراین در مرحله تجدیدنظر ابلاغ واقعی اخطاریه مانع اعتراض به رأی نخواهد بود، بلکه عدم حضور خوانده در هیچ یک از مراحل دادرسی و عدم ارسال لایحه دفاعیه یا اعتراضیه، سبب میشود که محکوم علیه حق داشته باشد نسبت به رأی صادره در همان دادگاه اعتراض نماید.

صدورحکم غیابی در امورحسبی

 امور حسبی مربوط به احوال شخصیه است و در آن به اموری نظیر قیمویت، ترکه میت، غائب مفقودالاثر، محجورین و موارد مرتبط با آن پرداخته می‌شود.در امورحسبی، چون خوانده به معنای دقیق کلمه وجود ندارد، حکم غیابی “اصلا” وجود ندارد.

 

تاثیر غیابی توصیف کردن رای

توصیف داگاه درباره حضوری یا غیابی رای قطی نیست؛اما در صورت وقوع اشتباه از سوی قاضی دادگاه، خواهان باید این نکته را به دادگاه یادآوری کند تا با اعتراض خوانده به عنوان واخواهی موجب اطاله دادرسی فراهم نشود و در زمان اجرای حکم با مشکل مواجه نگردد.

بنابراین، اگر رای حضوری، به غلط غیابی معرفی شود، نمیتوان از آن واخوهی کرد و در صورت واخواهی باید قرار عدم استماع دعوی صادر شود.

و اگر حکم غیابی، به غلط حضوری تلقی شود، قابلیت واخواهی دارد و در این صورت این امکان وجود دارد که دادگاه مجدد ا اعتقاد به حضوری بودن حکم، قرار عدم استماع دعوی صادر کند، البته این قرار قابلیت تجدید نظرخواهی دارد.

تشریفات واخواهی
واخواهی حسب دادخواست به دادگاه صادر کننده حکم غیابی صورت می پذیرد.البته در حال حاضر کلیه درخواست ها و دادخواست ها از طریق دفاتر خدمات قضایی صورت می گیرد.
 

مهلت اعتراض یا واخواهی نسبت به حکم غیابی
مطابق ماده ۳۰۶ قانون آییین دادرسی مدنی مهلت اعتراض به احکام غیابی دادگاه ها در صورتی که حکم غیابی ابلاغ قانونی شده باشد، برای کسانی که مقیم کشور باشند بیست روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود.

البته باید توجه داشت در صورتی که محکوم علیه غائب خارج از مهلت های قانونی اقدام به ثبت دادخواست واخواهی نماید در صورتی که عذر موجه نداشته باشد، دادگاه قرار رد دادخواست واخواهی را صادر خواهد نمود.جهاتی زیر عذر موجه محسوب می شوند:

  1. مرضی که مانع از حرکت است.
  2. فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد.
  3. حوادث قهریه از قبیل سیل، زلزله، و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست واهواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد.
  4. توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد.

شرایط اجرای حکم غیابی 

برای اجرای حکم غیابی، پس از اتمام فرصت واخواهی و تجدیدنظرخواهی، محکوم له باید تأمین بسپارد، یعنی ضامن معرفی کند طبق تبصره ۲ ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می‌دارد:

«اجرای حکم غیابی منوط به معرفی ضامن معتبر یا اخذ تامین متناسب از محکوم‌له خواهد بود مگر اینکه دادنامه یا اجراییه به محکوم‌علیه غایب، ابلاغ واقعی شده باشد و نامبرده در مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ دادنامه واخواهی نکرده باشد.بنابراین، اگر محکومٌ له تأمین یا تضمین نسپارد، اجرای حکم متوقف می شود.

تأمین میتواند فیش حقوقی، جواز کسب، کپی سند ملکی یا سند خودرو باشد. این تأمین برای این است که اگر بعد از اجرای حکم غیابی، محکومٌ علیه پیدا شد و ثابت کرد که محکومٌ له حقی نداشته و با اجرای حکم غیابی موجب ضرر به وی شده است بتواند از ضامن خسارت بگیرد. البته در عمل، این ضمانت بیشتر حالت رعایت تشریفات شکلی است که در قانون آیین دادرسی مدنی قید شده است.

 جهت برخورداری از مشاوره حقوقی تلفنی راهنمای مشاوره زیر را مطالعه فرمایید.